—> از جون مرغ تا شیر آدمی زاد <—

جون مرغ تا شیر آدمی زاد

—> از جون مرغ تا شیر آدمی زاد <—

جون مرغ تا شیر آدمی زاد

پاییز

پیرمرد سیاه با موهای مجعد سپیدش ....چشمک میزد به خورشید ..شاید هم کمی لبخند
چاله را که کند گل را که از ترس سرش را به زیر انداخته بود بغل کرد و در چاله گذاشت
پیرمرد بیل اش را برداشت و ناپدبد شد
گل اما سرش را بلند نکرد
پاییز دارد می آید و انگار همه میخواهند عجیب باشند
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد